خبری خوشحال کننده برای فوتبال رفسنجان - صعود کرمان

گفتوی جذاب و خودمونی با محمد ربیعی، سرمربی مس رفسنجان

برای الان محمد ربیعی، خیلی تاوان دادم/ هیچ وقت چشم داشت مالی به فوتبال نداشتم/ برای امروز خود، ۲۰ سال زحمت کشیدم/ با فوتبال ازدواج کرده‌ام!

سرمربی تیم فوتبال صنعت مس رفسنجان در گفتگوی خودمانی و جذاب رسانه صعود شرکت کرد.

به گزارش صعود؛ محمد ربیعی سرمربی موفق فصل گذشته و این فصل باشگاه مس رفسنجان که موفق شد این تیم را از لیگ یک به لیگ برتر برساند، در گفتگوی بسیار خودمانی شرکت کرده و به صورت شفاف نسبت به سئوالات مختلف، پاسخگو بودند. این گفتگوی جذاب را می‌توانید در ذیل بخوانید؛

خبرنگار ما: چه خبر از مس رفسنجان؟!

طبق مبنای کاری در مس رفسنجان، سال گذشته پروژه سنگینی برای صعود این تیم به لیگ برتر داشتیم و پس از صعود نیز امسال برنامه ما در لیگ برتر تثبیت و حفظ تیم است. دو ماه قبل مسئولین محترم باشگاه آقایان زین الدینی و علیزاده برنامه‌ای را با ما شروع کردند مبنی بر تمدید قرارداد به دو فصل آینده که مجموعا به چهار سال برسد. باتوجه به اینکه از تیم های دیگر نیز پیشنهاد داشتم، تصمیم بر این گرفتم که در رفسنجان به کارم ادامه دهم و برای سال آینده نیز برنامه تک رقمی کردن جایگاه تیم را در نظر گرفتیم. طبق برنامه‌های از پیش تعیین شده، انشالله در سال سوم تیم را در بین شش تیم اول جدول قرار خواهیم داد. این مجموعه کلی پروژه سه سال ما است. بر همین منظور سعی کردیم تیم بسیازیم و اولویت کاری یک سرمربی در هر جایی، همین تیم سازی است. من برای تیم هایی که کار کردم پروژه تیم سازی را زیاد و درست انجام دادم. چه در آلومینیوم اراک و چه در مابقی تیم‌ها. خوشحال بودم وقتی با آلومینیوم بازی داشتیم، اکثرا بازیکنانی بودند که من به این تیم برده بودم. بازیکنانی همچون رامتین سلیمان زاده، سید مهدی حسینی، نیما درودی، پوریا آریاکیا، امیر نوری، میثم آقایی و … . همیشه نتیجه نمی‌تواند بهترین قضاوت برای عملکرد مربی باشد و بعضا پروژه سازی می‌تواند تاثیری در آینده باشگاه داشته باشد که بسیار در آلومینیوم این بحث مطلوب بوده است.

 

خبرنگار ما: از سال ۹۳ در لیگ یک مربیگری می‌کنید. شما تجربه صعود با سایپا مهر کرج از لیگ سه به لیگ دو را داشتید. همچنین تجربه صعود با تیم‌های شهرداری اردبیل و البدر بندرکنگ از لیگ دو به لیگ یک. پروژه صعود شما از لیگ یک به لیگ برتر کمی دیر نبود؟!

حرف شما را قبول دارم اما شرایطی که رخ داد در این پروژه‌های کاری، شرایط خاصی بود. در بادران می‌توانستیم که صعود کنیم اما نشد و جدای از صعود، آن تیم بادران سبب شد تا خیلی‌ها به سطح اول فوتبال کشور معرفی شوند. می‌خواهم بگویم که هر جایی بودم، بحث تیم سازی برایم بسیار قابل اهمیت بوده است. قسمت این بود که باتجربه ۵-۶ ساله خوب در لیگ یک، با تیم مس رفسنجان این اتفاق رخ دهد و از این بابت، بسیار خوشنود هستم.

 

خبرنگار ما: اگر زمان به عقب برگرده هدایت کدام تیم را قبول نمی‌کنید. چرا؟!

هدایت سال سوم تیم شهرداری اردبیل را قبول نمی‌کنم. تصمیم آن سال من بسیار احساسی بود و مردم به من لطف داشتند و از من خواستند تا به این تیم بروم و من نیز رفتم اما چون سیستم مدیریتی تغییر کرده بود، برای اولین بار، از تیمی کنار گذاشته شدم. با اینکه ۳۰ هفته از مسابقات باقی مانده بود، من را کنار گذاشتند و در نهایت، شهردرای اردبیل با همان مدیریت، به لیگ پائین‌تر سقوط کرد و پس از آن به ترتیب از لیگ دو به لیگ سه و لیگ سه به لیگ استان سقوط کرد.

 

خبرنگار ما: دستیاران شما می‌توانند در لیگ برتر و لیگ یک سرمربیگری کنند. اگر بخواهید نام یک دستیار را بعنوان بهترین دستیار خود معرفی کنید، آن شخص کیست؟!

سئوال خیلی سختی است ولی در کل، همیشه ارتباط نزدیک و دوستانه با همکارانم داشته‌ام و خیلی از اوقات هم شده که نتوانم با یک سری از همکارانم نیز ادامه دهم. خیلی در کارم سخت گیر و جزئی بین هستم. انتخاب همکاران را همیشه بر این منوال میگذارم که یک سرمربی خوب، زمانی موفق می‌شود که دستیاران خوبی داشته باشد. هیچ وقت ترس این را نداشتم که بخواهد بعدش چه اتفاقی رخ دهد که مثلا فلان مربی، نگاهی به صندلی سرمربی داشته باشد. این مسئله اصلا برایم مهم نیست و سعی می‌کنیم آنقدر مودت خوبی میان همکاران باشد تا بتوانیم در مسیر موفقیت تیم قدم برداریم. خیلی مربیان خوبی در سالیان گذشته داشته و دارم. در همین تیم مس رفسنجان آقای سرآسیایی خودشان از مربیان خوب و تحصیل کرده فوتبال کشور هستند. آرتا منهاجی که رفیق ۱۶ ساله من است. مازیار ربیعی فر که خودش فصل گذشته سرمربی داماش گیلان بود و با آن همه سختی، موفق شد تیم را در لیگ حفظ کند. رضا ربیعی که نیازی نیست در موردش توضیح دهم. او یار شفیق ما است و مسئولیت های زیادی از کارهای تیم نیز بر دوش اوست. کوروش مرادی را به عنوان مربی دروازه بانان که هشتمین همکاری ما با هم است داریم. عماد مهاجری بعنوان مربی بدنساز، علی طوفانیان بعنوان مسئول GPS، علی سلیمی بعنوان مربی جوان در حوزه دروازه‌بانی، همچنین چند مربی بومی و بسیار تاثیرگذار همچون آقایان عسکری، زکیخانی و مهدی حسینی. همکاران خوب دیگری نیز در سالیان گذشته داشته‌ام که اکنون در تیم های دیگر هستند مانند سعید الهویی در تیم گل گهر سیرجان، حامد بصیری در تیم آلومینیوم اراک، فرشید استحقاری در تیم شاهین بوشهر.

 

خبرنگار ما: از فوتبال چه درسی گرفتید.

فوتبال خود زندگی است. در فوتبال اتفاقاتی رخ می‌دهد که در زندگی زیاد با آن رو به رو هستید. در فوتبال آنچه که نباید به آن دل ببندی، نتایج و موفقیت هاست و نباید از آن سمت نیز به شکست ها ناامید شوی. با همه فراز و نشیب‌هایی که فوتبال دارد، باید مقاوم و مترکز شوی به کاری که میخواهی انجام دهی. فوتبال برای من یک عشق است. روزی که کار مربیگری را شروع کردم، هیچوقت چشم داشت مالی نسبت به این مسئله نداشتم. از رده‌های پایه شروع کردم و حتی روزهایی نیز برای رسانه‌ها به صورت رایگان تحلیل و آنالیز نوشتم و فقط امیدوار بودم به روزی که می‌شود بدون آنکه بازیکن بزرگی باشی یا رانتی داشته باشی، به موفقیت برسی. من برای امروز محمد ربیعی، ۲۰ سال زحمت کشیدم و سختی‌های زیادی را تحمل کردم. من بخاطر مربیگری فوتبال، از زندگی شخصی خودم جا ماندم. تمام زندگی خودم در این ۲۰ سال را معطوف به این عشق کردم و از عشق‌های دیگر و اصل زندگی جا ماندم. ناراحت هم نیستم اما اگر برگردم عقب، اینقدری که برای فوتبال مایه گذاشتم، شاید نگذارم چون الان خیلی دوست داشتم که برگردم به ۱۰ سال پیش و برای زندگی شخصی خود، خیلی از اتفاقات را رقم میزدم. انسان وقتی سنش بالاتر میرود، انگیزه‌هایش برای یک سری کارهای شخصی کمتر می‌شود. برای امروز محمد ربیعی تاوان‌های خیلی زیادی دادم. خیلی‌ها شاید بگویند به هر حال دری به تحته‌ای خورده و ربیعی موفق شده درحالی که باور کنید اینطور نبوده. مثلا سال ۸۷ در شهر کرمانشاه مشغول به کار بودم، ۹ ماه بعدش خواهرم به رحمت خدا رفت و من آن یک سال آخر حیات خواهرم، اصلا ایشان را ندیدم و من درگیر کار در تیم دسته سومی بودم!

 

خبرنگار ما: دلیل اینکه ازدواج نکردید هم مشخص شد. انشالله سال ۱۴۰۰ ازدواج می‌کنید؟!

بله نسبتا اصلی‌ترین موضوع آن بوده که آخرین سالی که در شهر خودم کار کردم، سال ۹۰ بود. افرادی در شکل و شمایل محمد ربیعی اگر یک فصل ناموفق باشند، خیلی باید به انتهای صف بروند تا نوبت آنها برسد و دوباره تیم بگیرند. متاسفانه ما در سال های ۹۳ تا ۹۷ درگیر بیماری شدید مادرم بودم و پروژه ازدواج عقب افتاد و اکنون نیز کلا انگیزه‌ای برای این موضوع نیست. انشالله در سال ۱۴۰۰ مورد مناسب پیدا شود، ازدواج می‌کنم.

 

خبرنگار ما: آیا شغل دوم دارید

من فارغ التحصیل مهمانداری هواپیما هستم. به حوزه هوانوردی بسیار علاقه مند هستم. هیچ شغلی در این مدت به غیر از مربیگری نداشتم و بارها در طول این مدت شرایط مهیا شد تا کارهای مختلفی را انجام دهم اما علاقه مند به این بحث نیستم. تمام جوارح بدنم درگیر فوتبال است و درخصوص شغل های دیگر حتی تاکنون سرمایه گذاری نیز نکرده‌ام.

 

خبرنگار ما: اگر بخواهید یک تغییر در فوتبال ایران ایجاد کنید آن چیست؟!

سئوال بسیار سختی است. هنوز به این موضوع فکر نکردم. امیدوارم با تغییراتی که مجمع انجام داده، منشا خدمات خیر شود و نسبت به یک سری فساد ها و یا منفعت هایی که ما را منجر به نابودی میکند، جلوگیری شود. امیدوارم با تخلفات، سنگین تر برخورد شود.

 

خبرنگار ما: لقبی که فوتبال ایران برای شما انتخاب کردند بسیار جذاب است. الگوی “آقای خاص فوتبال ایران” کیست؟!

من لیاقت اینگونه القاب را ندارم و این لطف هواداران و رسانه هاست. من در مربیگری الگوی واحدی ندارم و از هر کدام از مربی‌ها یک برنامه خاصی میگیرم. وقتی آقای مورینیو با اینتر سه گانه را فتح کرد مجذوب آن تیم بودم. نوع تفکر آقای گواردیولا از تیم بارسلونا به بایرن و سپس منچسترسیتی را خیلی دوست داشتم. شور یورگن کلوپ را خیلی دوست دارم. هر کدام از اینها تبحری دارند و سعی می‌کنم به صورت گردشی، نکات مثبتی از هر مربی فرا بگیرم.

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *