شفافیت در ورزش/عارف جهانشاهی ریز نقش و خوش تکنیک از دیار کرمان تو را به یاد تکنیک غنی علی سامره می اندازد و اگر قدر خود را بداند و در ادامه این مسیر دچار حاشیه های مخرب نشود می تواند برای خودش جایی در این فوتبال دست و پا کند.
● اول کمی از خودت بگو
عارف جهانشاهی هستم متولد ۸ آبان ۸۵ در شهر کرمان ، آبان ۱۴۰۰ به واسطه شغل پدرم به تهران مهاجرت کردیم و الان وارد سومین سال زندگی در تهرانم ، در رشته تربیت بدنی در هنرستان تحصیل می کنم.
● فصل گذشته در لیگ دسته یک بزرگسالان تهران ، فصل موفقی داشتی و به عنوان جوان ترین گلزن و بازیکن، تجربه خوبی را پشت سر گذاشتی ، اول از فوتبال بگو و اینکه از کجا شروع کردی؟
خب واقعیت اینه که من تقریبا از روزی که یادم میاد درگیر توپ و فوتبال بودم ، دلیلش هم این بود که پدرم به صورت غیر حرفه ای فوتبال بازی می کرد و به واسطه همین شرایط در مسابقات مختلف مثل بازی های سازمان میراث فرهنگی و گردشگری یا جام های داخل شهر کرمان حضور داشت و من هم یه جورایی باهاش بودم. مثلا یه عکس دارم که برای یکسالگیم در مسابقات مشهد است که در آن تیم پدرم قهرمان شده بود و من و جام قهرمانی به یک اندازه هستیم در دست پدرم! در حقیقت او یک جورهایی اولین مربی من حساب می شود.
از ۶ سالگی در مدرسه فوتبال خواجوی کرمان آموزش فوتبال شروع کردم. در مسابقات مدارس فوتبال شهر کرمان مورد توجه آقای ذوالغیاث یکی از استعداد یاب ها و مربیان باشگاه صنعت مس کرمان قرار گرفتم و به رده نونهالان این باشگاه معرفی شدم و این شروع فعالیت رسمی فوتبالم بود.
● باشگاه صنعت مس، جزو تیم های شناخته شده کرمان است. تا چه زمانی در این تیم حضور داشتی؟
بله یک باشگاه شناخته شده است ، بخشی از فوتبال من هم مدیون مربیان این باشگاه است. من نوجوانان را در باشگاه شاهین کرمان زیر نظر آقای صالح رجایی بودم که امسال تیم بزرگسالان این باشگاه با مربیگری ایشان قهرمان استان شد و به لیگ دسته سوم کشور صعود کرد. با تیم نونهالان شاهین، قهرمان نوجوانان کرمان شدیم و به مرحله نیمه نهایی لیگ نونهالان استان هم راه پیدا کردیم در کنار تیم های گل گوهر و مس شهر بابک.
۲ سال هم زیر نظر علی حاج اکبری بازیکن سابق استقلال تهران و تیم ملی بودم و یکسال هم در کنار تیم نونهالان مس کرمان زیر نظر رضا محمدی تمرین کردم که دوران کرونا هم بود و شرایط سختی برای تمرین بود و بعد هم که به تهران آمدیم.
● شرایطت در تهران چطور پیش رفت، با توجه به محیط جدید و تفاوت هایی که هست؟
بله ممنون، سوال خوبی است. همان ابتدا با کمک پدرم به باشگاه های تهران مراجعه کردیم. فضای تهران تازه بود و من هم دلم می خواست زودتر شروع کنم. ما در غرب تهران زندگی می کردیم و من تازه وارد ۱۴ سالگی شده بودم.
با تیم پدیده غرب تهران در لیگ حوزه زیر نظر محمد میرغفاری شروع کردم ۶ بازی که تجربه خوبی بود. سال بعد به تیم ستارگان عرش ایرانیان در لیگ دسته دوم جوانان تهران زیر نظر مهدی راهدار فصل خوبی را پشت سر گذاشتم. هفت بازی و ۳ گل و گلزن اول تیم و انتخاب به عنوان بهترین بازیکن باعث شد که به طور کامل در فضای فوتبال تهران قرار بگیرم و خیلی حس خوبی داشته باشم.
● چه تفاوتی بین این تجربه و تجربه های قبلی در شهرستان وجود داشت؟
خوب فضای بسیار متفاوتی است. لیگ های متنوع و نوع تمرینات و سطح بازی ها و اینکه در کنار بازی ها، عکاس و فیلمبردار داریم و اخبار بازی ها که منتشر می شود. مثلا در پایان یکی از بازی ها با من به عنوان بازیکن برتر میدان مصاحبه شد و جالب بود که بعضی از بچه ها در مدرسه به واسطه همین مصاحبه، من را شناخته بودند. در کل فضا رقابتی تر است و فرصت بیشتری برای پیشرفت وجود دارد.
● با توجه به شرایط سنی که داشتی چه شد رده بزرگسالان را به جای جوانان انتخاب کردی؟
بعد از پایان لیگ دسته دوم جوانان در فصل ۱۴۰۱ برای حضور در لیگ دسته اول به دعوت یکی از مربیانم در تمرینات تیم نارنجی پوشان کوهسار که برای لیگ دسته یک جوانان استان تهران آماده می شد شرکت کردم. در همین حین آقای روان ستان که از خبرنگاران شناخته شده ورزش کشور است و بازی من را دیده بود خواست که در تمرینات یکی از تیم های بزرگسالان که زیر نظر محمدرضا شکوهی از مربیان شناخته شده تهران بود شرکت کنم. من در تمرینات تیم سپهر فرزانگان که صاحب امتیازش آقای تورج حق وردی از داوران قدیمی فوتبال کشور بود، شرکت کردم و خوشبختانه مورد توجه کادر قرار گرفتم و به لیست اضافه شدم. قرار بود با توجه به شرایط لیگ و به ویژه تفاوت سنی و فیزیکی در حد امکان بازی کنم چرا که احتمال آسیب دیدگی وجود داشت.
● یک بازیکن ۱۶ ساله در لیگ دسته اول بزرگسالان ، سخت نبود؟
واقعیتش سخت بود. از طرف مربیان و بازیکنان مورد حمایت بودم و تمام سعی خودم می کردم که برای تیم مفید باشم. بعضی از بازیکنان تیم های حریف موقعیت من را درک می کردند و تشویقم می کردند بعضی وقت ها هم نه، شدت درگیری ها زیاد بود و واقعا رقابت شدید می شد و گاهی هم مصدومیت پیش می آمد اما روی هم رفته به نظرم خیلی فرصت ارزشمندی بود و جا داره از کادر فنی و به ویژه آقای محمد رضا شکوهی تشکر کنم.
● فکر می کنی چه خصوصیت تو باعث توجه مربیان می شود؟
خودم فکر می کنم بیشتر به واسطه انجام کارهایی که ازم خواسته می شه در زمین انجام بدم و اینکه از سرعت مناسبی هم برخوردارم و جنگندگی را دوست دارم.
● برنامه ات برای آینده چیه ؟ چی در ذهنت داری ؟
فعلا مشغول آماده سازی پیش فصل هستم و زیر نظر آقای دکتر علی اسدی مشاور تغذیه پرسپولیس و آقای علی اکبر فریدونی تمرین و بدنسازی دارم . فصل بعد امیدوارم در لیگ برتر جوانان، فوتبالم ادامه پیدا کنه. فکر می کنم مرحله به مرحله باید پیش برم و امیدوارم در زمان مناسب در فضای حرفه ای قرار بگیرم و مثل همه فوتبالیست ها یک روز افتخار حضور در جمع ملی پوشان پیدا کنم.
●حرف آخر؟
از ابتدا تا به امروز به خاطر پدرم فرصت حضور در جمع پیشکسوتان داشتم چه در کرمان با پیشکسوتان شهرداری، چه در تهران که پیشکسوتان باشگاه قدیمی کیان و رسانه های ورزشی را می بینم و فرصت یاد گرفتن برام فراهم بوده. به خاطر این مسئله احساس خوبی دارم و از همه عزیزانی که در این راه کمکم کردند و فرصت نشد نام بیارم و ازشون چیزهای زیادی آموختم، قدردانی می کنم و ممنونم از توجه شما که انگیزه های بیشتری به من داد و از توجه تان به جوانان تشکر می کنم.
دیدگاهتان را بنویسید