اوضاع در باشگاه مس کرمان به حدی بغرنج شده که نه دیگر قدرت سعدمحمدی است آن را جمع کند و نه حتی شخص وزیر.
شاید باور نکنید اما هستند عده ای در این باشگاه که حقوقی بیشتر از مدیرعامل دریافت میکنند و سالها حتی با عملکرد ضعیف در پست خود باقی مانده اند و از همه مزایایی نیز مانند سقف اضافه کار ، گروه بالا و پست بالا و … استفاده میکنند.
برخی حقوقی رو دریافت میکنند که پست واقعی شان نیست و در واقع فرد دیگری در این پست مشغول به کار است.
برخی ها فقط اتاق اشغال کرده اند و کارشان این است که فقط در اتاق حاضر باشند و به ساعت نگاه کنند تا ساعت خروج برسد و از باشگاه خارج شوند.
از یک منبع که باشگاه مس باشد، دو حقوق دریافت می کنند؛ یعنی یک حقوق به عنوان کارمند و یک قرارداد حرفه ای نیز بسته اند که بابت آن هم یک درآمد دیگر از این باشگاه دارند.
اما هستند افرادی در این باشگاه با سابقه ده ساله که نصف یکی از حقوق های این افراد را دریافت می کنند و دم هم نمی زنند.
بله، وقتی چنین تبعیض هایی در این باشگاه کاملا مشهود است، چه توقعی می توان داشت که کارکنان نسبت به محیط کارشان دلگرم باشند و در نتیجه موفقیت این باشگاه و تیم هایش رقم بخورد؟
حالا اینها به کنار؛ این عده برای همراهی تیم های شان به خاطر سفر به خارج از شهر کرمان نیز حق ماموریت دریافت می کنند.
البته باید این نکته را نیز اذعان کنیم که بحث ما کل کارکنان باشگاه نیست؛ کارکنانی که سالهاست گروه پایین دارند و با همان یک حقوق گذران زندگی می کنند…
در هر حال باید بررسی شود که آیا اینهمه تبعیض در فیش های حقوقی و یا دریافت چند حقوق از یک منبع از نظر قانون و سازمان های نظارتی بلامانع است یا اینکه ایراد وارد است؟
همچنین باید بررسی شود که آیا مسوولین باشگاه و شرکت مس اراده ای و یا قدرتی دارند که بتوانند این سهم خواهی ها را به نوعی مدیریت کنند؟
اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید