شفافیت در ورزش/باشگاه مس کرمان در بد وضعیتی گیر کرده است؛ نه شرکت مس حاضر است آن را گردن بگیرد،نه دوستان نماینده، نه استاندار و نه دیگر مسوولین مربوطه؛ چرا؟ چون میلیاردها تومان بدهکار است، صدها نفر آن را ارث پدری خود می دانند، مربی ای به زور سرمربی تیم فوتبالش کرده اند که نه نتیجه می گیرد و نه خروجی خاصی دارد. به رسانه های استان می تازد، به همه تهمت می زند و تهدید می کند؛ جالب آنجاست نه کسی در باشگاه جرات دارد یقه او را بگیرد و نه در شرکت مس!. داستان شده مانند داستان آن پدری که اسم بچه خودش را گذاشت رستم، اما بعد از مدتی خودش هم جرات نداشت او را صدا بزند. مس کرمان روز گذشته با یک تیم تمام غیربومی و در روزی که تمام داشته های بومی یا کنار گذاشته شده اند و با روی نیمکت بودن در مقابل تیم ته جدولی داماش صف آرایی کرد و در نهایت نیز به تساوی رسید. حالا در اینجا چند سوال پیش می آید؛ آقای اکبر محمدی، شش تا هفت بازیکن از جمله صفیا را با مبالغی زیاد جذب کردید، خروجی آنها برای مس کرمان چه بود؟!آقای محمدی، بعد از یک ماه از سفر خارجه بازگشتید؛ چه کسی این تیم را آماده و بازیکنان را جذب کرده؟! تمرینات را پشت درهای بسته برگزار کرده، دل هواداران و پیشکسوتان را شکستید که این نتیجه را بگیرید؟
اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید